به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما، آنجا چراگاه دام ما بود. حالا گوسفندان ما در مضیقهاند.» مرد راه پنج ساعته «للهمرز» بهشهر تا بلوار کشاورز تهران را آمده تا در جمع فعالان محیط زیست از آنچه پتروشیمی میانکاله بر سر دامداران مرتع حسینآباد و للهمرز آورده بگوید. او شاهد زنده حاصلخیزی زمینی است که بیش از ۶۰ مرتعدار دارد اما بیتوجه به حقوق مردم بومی، به سرمایهگذاران پتروشیمی میانکاله واگذار شده است.
یک سال و پنج ماه بعد از اینکه ماشینهای سنگین برای اولینبار به دشت حسینآباد در چهار و نیم کیلومتری تالاب میانکاله هجوم بردند، سه دامدار، به نمایندگی از مرتعداران و دامداران منطقه بهشهر به تهران آمدهاند. سومین نشست هماندیشی کارگروه محیط زیست حزب مهستان به پتروشیمی میانکاله اختصاص پیدا کرده و آنجا آخرین خبر درباره فعالیت پتروشیمی گفته میشود: «کار آنها متوقف شده اما این خبر خوبی نیست، چون کارشان «فعلاً» تمام شده است.» حر منصوری عبدالملکی، فعال محیط زیست و موسس دیدهبان میانکاله میگوید آنها حتی اگر پتروشیمی ساخته نشود، زمین را پس نمیدهند.
ساخت پتروشیمی میانکاله اوایل سال ۱۴۰۱ با حکم دادستانی متوقف شده بود چون گزارش ارزیابی اثرات محیط زیستی و در نهایت مجوز سازمان محیط زیست را نداشت. اما اوایل تیر امسال، کابوس میانکاله دوباره تکرار شد و مراتع را فنسکشی کردند و ماشینهای سنگین را به مرتع آوردند؛ گویی پیش از این سازمان محیط زیست، دستگاه قضایی و افکار عمومی مخالفتی با این پروژه نداشتهاند و هیچ دستی قدرتمندتر از دست مجریان پتروشیمی میانکاله نیست، پروژهای که سهامدار اصلی آن یکی از ابربدهکاران بانکی است.
حر منصوری: پتروشیمی میانکاله و واگذاری زمینها نباید در میان انبوه گرفتاریهای ما ایرانیان فراموش شود. وقتی زمینی طرح مرتعداری دارد نباید هیچ بهرهبردار دیگری وارد شود و این مشکل بزرگی است که با زد و بند کنار زده شده و حق و حقوق ۵۸ نفر نادیده گرفته شده است. این افراد به دلیل دسترسی نداشتن به نهر و چاه مجبور شدند دامشان را به ییلاق منتقل کنند
مردم را فریب دادند
عصر یکشنبه در سومین نشست هماندیشی کارگروه محیط زیست «حزب مهستان ایران» نمایندگان مرتعداران راه زیادی را آمدند تا از حقوق و خواستهشان بگویند. حاجی عینالله عالیشاهی، یکی از دامداران است و حرفهایش را با تعریف از حاصلخیزی زمینهای محصور شروع میکند: «آنجا مرتع کشاورزی اهالی ۱۱ روستاست. باغ هم داریم و کشاورزان محصولات استراتژیک میکارند، مثل دانههای روغنی، پنبه، شالی و کلزا.» او سپس به بهانه اشتغالزایی که از سوی حامیان پتروشیمی مطرح میشود گفت: «ما از استان گلستان و همینطور از زاهدان و هزارجریب کارگر میآوریم. آنها هستند که به کشاورزی ما کمک میکنند. مشکل ما کار نیست. مشکل ما محیط زیست و البته کشاورزی است. ما مخالف صنعت و تکنولوژی و پیشرفت نیستیم. دوست داریم باشد اما نه اینجا. هنوز محیط زیست ما و تالاب میانکاله و کشاورزی ما در خطر است. آنقدر به ما فشار آمده که نمیدانیم چه کنیم. جوانان به خاطر این آب و خاک در کشور ماندند تا روستا برقرار بماند. کشور روستا هم میخواهد، مگر نه؟»
یکی از دامداران: نمیدانم در بهشهر چند تحصیلکرده متخصص داریم که در پتروشیمی کار بگیرند؟ این هم مثل دهه ۷۰ و ۸۰ است. همه را فریب دادند و زمین ما را گرفتند و محیط زیست را به خطر انداختند
او سپس داستان گرفتن زمینهای حاصلخیز را شرح میدهد و میگوید که تا امروز چهار مرتبه با وعده اشتغالزایی به للهمرز آمدهاند اما پروژههایشان را نیمهکاره رها کردهاند و رفتهاند. «یک بار در دهه ۷۰ سرمایهگذاری آمد و گفت میخواهد کارخانه بستهبندی محصولات کشاورزی راه بیندازد. سرمایهداران زرنگند و میدانند چطور مردم و دولت را فریب دهند. مصالح آوردند و امیدوار شدیم اما یکدفعه بهبهانه گرفتن وام کار متوقف شد. مصالح و میلگردها را رها کردند و پولشان را گرفتند و رفتند.» دفعه بعد دهه ۸۰ بود. «نماینده مجلس ما آمد و گفت ۱۵۰ هکتار زمین میخواهم تا اشتغال بهوجود بیاورم. رفت و آمد و بالاخره آمدند برای کلنگزنی. دور زمین را هم فنس کشیدند. روزی که افتتاح میکردند همه اهالی خواستههایشان را گفتند. حتی من هم گفتم تراکتور دارم و میتوانم در کشاورزی کمک کنم. اما به جایی نرسید. محیط زیست هم مصیبت کشید تا جلویشان را بگیرد. درخواست جوانان هم هیچ.» و در دهه ۹۰ ماجرا به میانکاله رسید؛ زمین طلب کردند و به جوانان وعده شغل دادند. دامدار میگوید: «حالا نمیدانم در بهشهر چند تحصیلکرده متخصص داریم که در پتروشیمی کار بگیرند؟ این هم مثل دهه ۷۰ و ۸۰ است. همه را فریب دادند و زمین ما را گرفتند و محیط زیست را به خطر انداختند.» بعضی از حاضران تایید میکنند که پروژههای پتروشیمی امیرآباد و نکا تاکنون باعث اشتغال ۹ نفر از اهالی منطقه شده است: «فقط ۹ نفر نگهبان شدند.»
زمین ضامن وام بود
در بخش دیگری از نشست، حر منصوری عبدالملکی، فعال محیط زیست و موسس دیدهبان میانکاله در جمع حاضران از تهدید اقلیم، سلامتی و مسئله اشتغال پایدار میگوید: «اگر این سنگر را ببازیم برای سالهای آینده محیط زیستیها در مقابل صنعت افسارگسیخته که تحت تاثیر نظام سرمایهداری است، باختهایم. آنها اینجا را سرزمین خود نمیدانند. اخبار را که بررسی میکنم فکر میکنم هر لحظه خبری از سوی علی سلاجقه، رئیس سازمان محیط زیست میآید که مانند سد چمشیر میگوید این کار منع حقوقی ندارد و میتواند شروع شود.»
منصوری میگوید که امروز تقریبا کار پتروشیمی متوقف شده است اما این خبر خوبی نیست چون کارشان «فعلا» تمام شده است. «این موضوع نباید در میان انبوه گرفتاریهای ما ایرانیان فراموش شود. وقتی زمینی طرح مرتعداری دارد نباید هیچ بهرهبردار دیگری وارد شود و این مشکل بزرگی است که با زد و بند کنار زده شده و حق و حقوق ۵۸ نفر نادیده گرفته شده است. این افراد به دلیل دسترسی نداشتن به نهر و چاه مجبور شدند دامشان را به ییلاق منتقل کنند.»
او مثل بسیاری از فعالان محیط زیست پتروشیمی را بهانه زمینخواری در این منطقه میداند: «زمین و مرتع ملی قرار بود ضامن گرفتن وام یورویی شود. این فرصت را گرفتند تا پلن B یعنی گهرباران دوباره به میانکاله برگردند. شورای تامین بود که تصمیم گرفت سرمایهگذار دوباره به منطقه برگردد. دو سه روز بعد از برگشتن آقای اژهای (رئیس قوه قضاییه) آنها دوباره کار را شروع کردند و استانداری از آنها حمایت کرد.»
نگذارید زمین را از ما بگیرند
ذبیحالله رحمانی دامدار دیگری است که به نشست پتروشیمی میانکاله آمده. او بعد از واگذاری زمینها مجبور شد ۳۰۰ گوسفندش را بفروشد و اکنون دیگر به زمینهای حاصلخیزی که به گفته او بهترین زمین است و بهترین محصول را میدهد، دسترسی ندارد. «میگویند این زمین بایر است، شورهزار است. بیایید ببینید. آنجا درخت ۲۰ ساله داریم و چاهی داریم که حتی خود ما وقتی تشنه میشویم از آن آب مینوشیم. اما ما را دیگر به زمینها راه نمیدهند. آنها چه کسانی هستند؟ نمیدانیم پشتشان به چه کسی گرم است. ما کسی را نداریم که از ما دفاع کند. اما از محیط زیست و آقای سلاجقه میخواهیم که واقعا کوتاه نیاید.» مرد دامدار با بغضی در گلو حرفش را تمام میکند: «نگذارید زمین را برای همیشه بگیرند. نگذارید که کارشان تایید شود.»
نظر شما